چارلز دیکنز همواره نویسندهای سرشناس بود که مردم به او علاقه و توجه ویژهای داشتند. آنها دلشان میخواست بیشتر دربارهی این نویسندهی موفق بدانند. وقتش رسیده بود که دیکنز یک خودزندگینوشت بنویسد و به اشتیاق طرفدارانش پاسخ دهد. رمان دیوید کاپرفیلد را میتوان شخصیترین کتاب دیکنز دانست که در پیرنگ آن از تجربیات شخصی خود استفاده کرد. دیکنز هم دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته بود. هنگام تولد او خانوادۀ دیکنز وضعیت مالی خوبی داشتند اما بهخاطر سوءمدیریت پدرش ورشکست شدند. پدرش به زندان افتاد و دیکنز خردسال ناچار به کار در محلههای فقیرنشین لندن شد. مشاهدۀ وضعیت ناتوانان و فرودستان تاثیر عمیقی بر دیکنز گذاشت؛ بهطوری که سالها بعد که چاپ آثار دیکنز اوضاع مالیاش را بهبود بخشیده بود، او بیشتر وقت خود را به قدم زدن در خیابانهای محلههای فقیر لندن میگذراند. نگارش مشاهداتش در قالب داستان، جلوهای واقعی به شخصیتها داده و آنها را برای خوانندگان باورپذیر میساخت.
رنج و بدبختی یکی از مهمترین مضمونهای آثار چارلز دیکنز است که در این کتاب نیز دیده میشود. شخصیتهای داستان در زندگی خود با رنجهای بسیاری مواجه میشوند. از سوءاستفادهی پدرخواندهی دیوید از مادرش و او گرفته تا افسوسهای دکتری که از فکر و خیال خیانت همسرش رهایی ندارد. واکنشهای شخصیتها به این بدبختیها مختلف است. بعضی تسلیم آن شده و زیر بار فشار از بین میروند و برخی نیز با ظلم به دیگران خود را تسلی میدهند. با وجود این تفاوتها یک چیز در بین شخصیتها ثابت است: آنها بر اساس این سختیها و رنجها تغییر میکنند. دیکنز تغییر و تحول شخصیتها را در طول داستان شرح داده و بر ایجاد حس همدلی و غمخواری دیوید که از بدو تولد درگیر بدبختی بوده است، تأکید میکند.
فقر یکی دیگر از درونمایههای کتاب دیوید کاپرفیلد است. فقر است که باعث تنهایی دیوید میشود و او را از هرگونه چشمانداز خوشایندی از آینده محروم میکند. دیوید که از زندگی خانوادگی شانس نیاورده است از طرف جامعه هم حمایت نمیشود. مؤسسههای خیریه که مدرسۀ شبانهروزی هم یکی از آنهاست مرتب دیوید را آزار میدهند. با این حال، ثروت هم در این داستان بد جلوه داده میشود. ثروت مردمان را خودخواه و بیاحساس بار میآورد. تنها روش زندگی شرافتمندانه در این داستان، رنج کشیدن و استفاده از دسترنج کار پر زحمت است. همان راهی که دیوید برای زندگیاش انتخاب میکند.
□ دیوید کاپرفیلد | چارلز دیکنز | ترجمۀ مسعود رجبنیا | مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر [جعفری]