امیرکبیر و میراث دکتر زرینکوب
نوشتۀ امیرمحمد سالاروند
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گرایش عرفانی
[فصلنامۀ فردان. سال هفتم. دورۀ جدید. شمارۀ 12 . تابستان 14]
چهارده عنوان از آثار عبدالحسین زرینکوب را انتشارات امیرکبیر منتشر میکند[1]. در سالهای بعد از انقلاب و در دورههای مختلفِ مدیریتِ امیرکبیر این آثار مکرر تجدید چاپ شدهاند. ناشر در چاپهای مختلف بعضاً طرح جلد کتابها را عوض میکرد، اما متن کتاب بدون تغییر افست میشد. در سالهای اخیر، امیرکبیر علاوه بر تغییر طرح جلدها، قطع کتابها را نیز عوض کرد و دست به حروفچینی مجدد آثار زد. در فرایند حروفچینی مجدد اغلب اغلاطی وارد متن میشود. از همین رو بسیاری از پژوهشگران تنها به چاپی که در زمان حیات نویسنده صورت گرفته است ارجاع میدهند و گروهی از خوانندگان به دنبال یافتن چاپهای کهنهاند. اما از طرف دیگر با شکلگیری فونتهای جدید و ابزارهای نوین صفحهبندی، حروفچینیهای قدیمی جلوهٔ خود را برای بسیاری از مخاطبانِ امروزی از دست دادهاند. تغییر قطع کتاب نیز میتواند صورت جذابتری به آن بدهد. علاوه بر اینها فیلم و زینک چاپهای قدیمی به مرور مستهلک و غیرقابل استفاده میشود و ناشر __ اگر در پی عرضهٔ کتابی با کیفیتی مناسب باشد __ چارهای جز حروفچینی مجدد ندارد. اینکه در فرایند حروفچینی اندک اغلاطی وارد متن شود، اگرچه پسندیده نیست اما متأسفانه رایج است. خوانندگان حرفهای به این موضوع عادت کردهاند و همیشه با دیدهٔ تردید به این آثار مینگرند. مراد از «غلط» معمولاً تغییر چند اسم خاص است یا بیمعنا شدن چند کلمه. بههم خوردن شمارهٔ صفحات نیز مسئلهٔ دیگری است که حروفچینی مجدد به وجود میآورد. بعضی از ناشران میکوشند در عین حروفچینی مجدد صفحهبندی قدیمی را حفظ کنند تا مشکلی در ارجاع به وجود نیاید.
وقتی دربارهٔ آثار کسی همچون مرحوم استاد زرینکوب صحبت میکنیم اهمیت دقت در این مسائل بسیار بیشتر میشود. نباید از یاد برد که آثار ایشان محل رجوع مداوم دانشجویان و پژوهشگران است و خود مرحوم استاد زرینکوب در انتشار شایستهٔ آثارش بسیار حساس بوده است. نمونهخوانی این آثار، برای حروفچینی مجدد، کاری دشوار است و محتاج صرف حوصلهٔ بسیار. متأسفانه انتشارات امیرکبیر این کار را در عین بیدقتی انجام داده است. اغلاط موجود در این مجموعه بسیار بیش از جریان رایج حروفچینی مجدد است و در بعضی از موارد اثر استاد زرینکوب به کلی خدشهدار شده و به اعتبار آن آسیب جدّی رسیده است. نمیتوان دربارهٔ همهٔ آثار این مجموعه حکمی کلی داد. در بعضی موارد نمونهخوان دقیقتر بوده و در مواردی به نظر میرسد اصلاً چنین کسی وجود نداشته است. حروفچینی مجدد باید شکل کتاب را امروزیتر و بهتر میکرده اما متأسفانه در تمام این مجموعه کتابآراییهای پیشین بر وضعیت فعلیشان ترجیح دارند. برای مثال مسئلهٔ سادهٔ نوشتن عناوین کتابها با حروف کج، در بیشتر آثار، رعایت نشده است. مرحوم استاد زرینکوب اغلب اسم اشخاص اصلی را با حروف سیاه میآورد و این کار، هم شکل ویژهای به آثارش میداد و هم پیگیری اهمّ مطالب را ممکن میکرد. همین نکتهٔ سادهٔ کتابآرایی مطالب کلیدی متن را نشان میداد و خواندن آن را سادهتر میکرد. اما در بسیاری از جلدهای حروفچینیهای جدید خبری از حروف سیاه نیست.
مرحوم استاد زرینکوب بندهای بلند و گاه چندین صفحهای مینوشت و این از ویژگیهای سبکی او بود. در بعضی از جلدهای این حروفچینیهای جدید تنظیم بندها به کلی تغییر داده شده است و بندهای بلندِ مرحوم زرینکوب را به بندهای کوچک تقسیم کردهاند. سجاوندی را هم تغییر دادهاند و از خطتیرههایی که استاد زرینکوب در آثارش بسیار استفاده میکرد، و لحن خاصی را میرساند، دیگر خبری نیست. کوشیدهاند سجاوندی این آثار را هم با قواعد فعلی نشر مطابق کنند. اما این نکات را هم به شکلی یکسان اعمال نکردهاند. در بعضی از جلدها هنوز ردّ پای سجاوندی قدیم دیده میشود یا عناوین کتابها هنوز کج است یا بندها همان صورت اصلی را دارند و در جلدهایی دیگر همهٔ اینها عوض شده است. متأسفانه ضعفها و بیدقتیها منحصر در کتابآرایی نیست. گاهی این موارد چنان اساسی است که میتواند تصور خواننده از زرینکوب را به کلی تغییر دهد.
از چهارده کتاب استاد زرینکوب در امیرکبیر یک مورد، نقد ادبی، هنوز با حروفچینی مجدد تجدید چاپ نشده است. امکان بررسی جزئی هر سیزده عنوان برای من فراهم نبوده است. اما در بررسی کوتاه و کلی بعضی از جلدهای این مجموعه موارد عجیبی به چشم میخورَد.
جستجو در تصوف ایران و دنبالهٔ جستجو در تصوف ایران
در هر دو کتاب یادداشتهای پایان کتاب، که هم شامل ارجاعات است و هم شامل توضیحات تکمیلی، به کلی حذف شده است. در جستجو این بخش چهلودو و در دنباله سیوشش صفحه از چاپهای پیشین را تشکیل میدهد! با حذف این بخش کارِ دشوار حروفچینی مجدد البته آسان شده است؛ چرا که احتمال خطا در نقل عناوین کتابها و شمارههای پینوشت بسیار است و سختترین بخش نمونهخوانی این آثار حفظ صحیح همین یادداشتهاست. این حذفها اثر زرینکوب را به کلی تحریف کرده است. از ویژگیهای نوشتههای زرینکوب «آوردن استنادهاى فراوان از كتابهاى چاپى و خطى و مقالههاى متنوع به زبانهاى گوناگون است كه شايد اين ويژگى بى تأثر از نقد خانلرى بر نخستين كتاب او در جوانى نبوده باشد كه نوشته بود: «نقص بزرگى كه در كتاب فلسفه شعر آشكار است عدم ذكر مآخذ و منابع مىباشد»» (افشاری، مدخل «زرینکوب، عبدالحسین» در دانشنامهٔ جهان اسلام). اگر این استنباط مهران افشاری را درست در نظر بگیریم باید بگوییم استاد زرینکوب پس از تجربهٔ آغازین نوشتن و سپس خواندن نقد خانلری حقیقتاً به نیکی توانست این «نقص بزرگ» را در آثار خود جبران کند. تا جایی که چند سال بعد این ذکر مراجع و منابع است که موجب اشارهٔ انتقادی کسی چون دکتر اسلامیندوشن میشود: «همین كثرت مراجعه و مطالعه بعضی از نوشتههای زرینکوب را مملو کرده است از اشاره به شواهد و دلائل و ارجاع به کتابهای متعدد خطی و چاپی ایرانی و فرنگی، بدانسان که لطف استنباط او را تحتالشعاع قرار میدهد، و حتی میتوان گفت که جلو سیالیت طبیعی فکر او را میگیرد.» (ارمغانی برای زرینکوب، ۲۳)، (مهران افشاری در مقالهٔ خود به این نوشتهٔ ندوشن اشاره کرده است). حال منابع و مراجع از دو کتاب بسیار مشهور استاد زرینکوب __ که در بخشهایی هنوز مرجعیّت خود را حفظ کردهاند و از آثار برجستهٔ پژوهشی شمرده میشوند __ به کلی حذف شده است! با این کار هم امکان داوری مطلب از خواننده گرفته شده و هم پژوهشگران امکان پیگیری بیشتر مطلب در مراجع اصلی را از دست دادهاند. تصویری از زرینکوب ساخته شده که شباهتی به او ندارد. گویی او بدون خواندن هیچ کتاب و مقالهای مشغول نوشتن میشده است[2].
در جستجو… مقدمهٔ کوتاه آغاز کتاب و فهرست موضوعی پایان آن نیز به کلی حذف شدهاند! این فهرستهای موضوعی، که از دیگر ویژگیهای آثار زرینکوباند، و اغلب به یاری دانشجویان او استخراج شدهاند، یافتن مطالب را بسیار ساده میکنند و نظمی دیگر به کتاب میدهند. حذف این بخشها به اعتبار علمی آثار استاد زرینکوب صدمه میزند.
به یک جلد دیگر مراجعه کنیم؛ بامداد اسلام. هدف استاد زرینکوب در این کتاب با دو کتاب پیشین متفاوت بوده است. در این اثر او میخواسته داستان آغاز اسلام را برای جوانان بنویسد. از همین رو نیازی به پینوشتهای مفصل نداشته و در متن کتاب تنها به مهمترین منابع خود ارجاع داده است. جنبهٔ عمومی این کتاب باید کار حروفچینی مجددش را آسان میکرد اما باز اشتباههای عجیبی رخ داده است. در آغازِ کتاب مرحوم استاد زرینکوب مطلبی کوتاه با عنوان «یادداشت» نوشته است. در چاپ اخیر همان مطلب چاپ شده اما عنوان به «مقدمهٔ ناشر» تغییر کرده است! امضا و تاریخ در پایان این بخش حفظ شده و اساساً یادداشتی شخصی است دربارهٔ برادر ازدسترفتهٔ مرحوم زرینکوب، به نام خلیل. چطور چنین چیزی میتواند مقدمهٔ ناشر باشد؟ در پایان کتاب عنوانِ «گزیدهٔ فهرست مآخذ» به «کتابنامه» و «فهرست اعلام» به «نمایه» تغییر داده شده است. «فهرست اعلام» در چاپهای پیشین شامل «فهرست اسامی خاص»، «فهرست جغرافیایی»، «فهرست کتابها» و «فهرست قبایل، سلسلهها، فرق، خاندان» میشده است. در چاپهای اخیر تمام این بخشها ذیل یک عنوان جمع شده و حجم اعلام به شدت کاهش یافته است. مثلاً حتی یک عنوان کتاب هم در نمایهٔ اخیر فهرست نشده حال آنکه در اعلام پیشین شمار کتابها آنقدر زیاد بوده که بخش ویژهای داشته است. با تورقی گذرا موارد بسیاری به چشم میخورد که از نمایهٔ فعلی حذف شدهاند. مثل: گرانباوم، گلدزیهر، گیوم، لامنس کشیش، مجلسی، محمد حنفیه، هیکل، محمد محیالدین عبدالحمید، النسووی و… روشن است که این اسامی شباهتی به یکدیگر ندارند و حذف آنها به دلیل تغییر رویکرد نمایهساز نیست.
حروفچینی مجدد و نوآوری در کتابآرایی میتواند شکل و شمایل اثری را امروزی کند؛ خوانندگان بیشتری را به سمت آن بکشاند و کتاب را به دست مخاطبان تازهای برساند. اما این کار __ مخصوصاً زمانی که نویسنده فوت شده و امکان نظارت بر چاپ آثارش را ندارد __ محتاج جزئینگری و امانتداری بسیار است. در قدم اول ناشر موظّف است تغییر در حروفچینی و صفحهبندی را به خواننده یادآور شود و فرایند حروفچینی مجدد را، به شکلی شفاف، توضیح دهد. نمونهخوان یا ویراستار باید انواع تغییرات را به اطلاع خواننده برساند. روشن است که مراد از تغییرات در اینجا چیزی در حدود امروزی کردن سجاوندی، اصلاح فواصل کلمات و بهسازی نمایههاست. حذف یک سطر هم پذیرفته نیست، چه رسد به حذف چند بخش. بالاتر یادآور شدم که دربارهٔ مجموعه آثار استاد زرینکوب در امیرکبیر نمیتوان حکمی کلی داد. باز تأکید میکنم که هر عنوان از این سیزده کتاب ماجرای خودش را دارد؛ در تاریخ در ترازو کتابنامه و یادداشتها آمده اما نمایه به کلی حذف شده، در کارنامهٔ اسلام نمایه هست اما به شکلی ناقص، در فرار از مدرسه فهرست راهنما آمده اما خبری از یادداشتها نیست. این مسائل با یک تورّق سرسری و بررسی کلی به چشم میخورند. در مواردی کار مرتبتر انجام شده و لااقل بخشی از اثر از دست نرفته، در مواردی دیگر، حذف چند بخش، کتاب را تحریف کرده است! از یاد نباید برد که بررسی جزئی کار دیگری است.
با وجود کیفیت متفاوت نمونهخوانی هر کتاب، میتوان گفت مسئلهٔ کلی این مجموعه __ و حتی کل حروفچینیهای مجدد سالهای اخیر امیرکبیر __ روشن نبودن فرایند ویرایش و منطق تغییرات است. خطاهای بزرگِ چند اثر مخاطب را به کل تجدیدچاپیها و حروفچینیهای مجدد این نشر بدبین میکند. با نگاهی گذرا به دیگر کتابهای معروف امیرکبیر خواننده درمییابد که این جور سهلانگاریها منحصر به آثار استاد زرینکوب نیست.
پینوشت
1. این چهارده عنوان به ترتیب حروف الفبا عبارتاند از: ارزش میراث صوفیه، ارسطو و فن شعر، از کوچهٔ رندان، با کاروان اندیشه، بامداد اسلام، تاریخ ایران بعد از اسلام، تاریخ در ترازو، تاریخ مردم ایران (دو جلدی)، جستجو در تصوف ایران، دنبالهٔ جستجو در تصوف ایران، فرار از مدرسه، کارنامهٔ اسلام، نقد ادبی و نه شرقی، نه غربی انسانی.
2.
حذف یادداشتها حتی به متن هم آسیب رسانده است. مثلاً این جمله را ببینید: [بسطام]
در آن روزگاران اولین شهر خراسان به شمار میآمد، از سمت. (۴۲ چاپ جدید). روشن است که
کلمهای حذف شده و جمله کاملاً بیمعناست. با رجوع به چاپ قدیم معلوم میشود که
بعد از «سمت» یک «عراق» هم بوده (۳۶ چاپ قدیم) که در چاپ اخیر خبری از
آن نیست. این کلمه چرا حذف شده؟ چون استاد زرینکوب در پایان این جمله ارجاعی
آورده بوده و ناشر که آمده عدد ارجاع به پینوشت را حذف کند، یک کلمه قبلش را هم
برده است!
0 دیدگاه