از اولين كتابهايى كه اميركبير در آغاز فعاليت خود از دكتر عبدالحسين زرينكوب منتشر كرد كتاب دو قرن سكوت بود، در تيراژ هزار جلد، و سپس ترجمه ادبيات فرانسه در دوره رنسانس و ادبيات فرانسه در قرون وسطى از كتابهاى مجموعه «چه مىدانم؟»
پس از تأسيس بنگاه ترجمه و نشر كتاب در سال 1334 دكتر زرينكوب ضمن تدريس در دانشگاه از مشاوران و مترجمان آن بنگاه شد و كتابهاى ارجمندى مانند فن شعر ارسطو را نيز ترجمه كرد. در اوايل دهه 50 مجدداً همكارى اميركبير با دكتر زرينكوب شروع شد و كتابهاى از كوچه رندان، فرار از مدرسه، نه شرقى نه غربى انسانى، ارزش ميراث صوفيه، بامداد اسلام، كارنامه اسلام، نقد ادبى، تاريخ ايران بعد از اسلام، تاريخ در ترازو از آثار مهم او را اميركبير منتشر كرد كه مورد استقبال دانشجويان و دانشپژوهان قرار گرفت و هريك به چاپهاى مكرر رسيد. از همسر ارجمندش خانم دكتر قمر آريان، ترجمه كتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر را هم اميركبير منتشر كرد.
پس از تصرف اميركبير، مطابق معمول، آسانخواران تجديد چاپ كتابهايش را به عناوين مختلف به تعويق مىانداختند و باعث آزار و رنجش شديد او شدند. دكتر زرينكوب علاوه بر دانش و علم، داراى صفات ارزشمند و خصائل انسانى والايى بود كه كمتر نظيرش را مىتوان يافت. اين استاد بزرگ يكى از مفاخر فرهنگ و ادبيات كشور ما بود و بيان من بىمقدار از شرح فضايل و كمالات او عاجز است. لطف و مهر او را نسبت به خودم هرگز فراموش نمىكنم. از ماجرايى كه بر من و مؤسسه اميركبير گذشته بود در هر محفل و مجلسى ياد مىكرد و به شدت اعتراض خود را ابراز مىداشت. سالهايى كه توفيق خدمتگزارى و همكارى با دكتر زرينكوب را داشتهام از سالهاى پرافتخار من در اميركبير است. نام او بيش از پنجاه سال در كنار عرفان و فلسفه و تاريخ ايران مىدرخشيد. استاد زرينكوب عمر پربار خود را در خدمت به ادبيات و تاريخ كشور و فرزندان اين مرز و بوم گذرانيد و آثار پرارزشى به جامعه علم و ادب ايران عرضه كرد كه تا ابد بر تارك ادبيات ايران خواهند درخشيد. وجود پرمهر او سمبل انسانيت و شرافت و مظهر محبت و صفات عاليه انسانى بود. سالهاى عمرش تا آخرين روزهاى حيات با كتاب و درس و تحقيق و تأليف و سفرهاى علمى و تدريس در دانشگاههاى امريكا گذشت. خوانندگان كتابهاى او بهسوى عرفان و معنويت راه مىيافتند. در يكى از آخرين كتابهاى خود پلهپله تا ملاقات خدا، درى از درهاى بهشت را به سوى خوانندگان خود مىگشايد و همگام با مولوى آنان را بهسوى خدا و ابديت راهنمايى مىكند.
در مراسم گرامىداشتش در انجمن مفاخر فرهنگى كه در اسفند 1376 برگذار شد، ضمن سخنان خود گفت: سعى مىكنند هرچه خوب است از انسان نفى كنند و هرچه بد است به انسان بچسبانند. يكجا براى من مجلس بزرگداشت برقرار مىكنند، يكجا در برنامه زشت «هوئـيّت» به من حملات ناجوانمردانه مىنمايند.» و سپس گفت: «چهارده جلد از كتابهاى من كه از پرحجمترين آثار من است به دست يك ناشر نيمهدولتى (اميركبير) به اسارت افتاده و بدون هيچ حكمى و مستندى مصادره شده است، و تازه اين مؤسسه نيمهدولتى هروقت هوس بكند يكى دو جلدى از آنها را چاپ كند، من گرفتار پيامدها و اعتراضهاى اين و آن هستم كه چرا با اين مؤسسه همكارى مىكنم، در حالى كه همكارى نمىكنم.» | در جستجوی صبح، خاطرات عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار موسسۀ انتشارات امیر کبیر، ص 329 و 330
آثار منتشر شده از عبدالحسین زرینکوب در موسسۀ انتشارات امیرکبیر:
از كوچه رندان
فرار از مدرسه
نه شرقى نه غربى انسانى
ارزش ميراث صوفيه
بامداد اسلام
كارنامه اسلام
نقد ادبى
تاريخ ايران بعد از اسلام
تاريخ در ترازو